۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

برگردان شعر ترکی"صمد وورغون" توسط "مهران بهارلی" بمناسبت 26 آذر روز کتاب آذربایجان

صمد وورغون" که درسال ۱۹۵۲ درکنگره جهانی صلح پاريس شرکت نموده بود با خواندن شعر به کتابهايی که آزربایجان به خصوص تبریز سوزانده شده بود، اعتراض آزربايجانيان را به گوش جهانيان رساند





جلاد كتابهايي كه تل تل ميسوزاني//::// جللاد!سنین قالاق قالاق یاندیردیغین کیتابلار


شهرت هزار كمال و آرزوي هزار دل است.//:://مین کمالین شؤهرتىدیر٫ مین اوره یین آرزیسى


ما از اين دنيا كوچ ميكنيم و آنها يادگار ميمانند

در هر ورقش چه احساسهاي انساني نقش بسته است

شهرت هزار كمال و آرزوي هزار دل است

كتابهايي كه ميسوزاني شعله ميكشند، درست نگاه كن!

شعله ها تاريكي را روشن ميسازد

ارواح نجيب شعرا از قبرها برميخيزند

و به ملت قهرماني كه عشق بزرگي دارد آفرين ميگويند

شعله ها تاريكي را روشن ميسازد

جلاد باياتيها و قوشماها در زبان من است

بگو دل سنگت آنها را حيچ احساس كرد؟

در پرده هر گرايلي دل هزار مادر نهفته است

هر شكسته ام فرزند آرزوي مقدسي است

بگو دل سنگت آنها را هيچ احساس كرد؟

بگو ببينم تو به زبان شعر من با حقارت مينگري؟

غزل فضولي شهرت شرق پير است

آيا تو به ايل و ملت من ترك خر ميگويي؟

زيباي آزربايجان به داهيها شير داده است

غزل فضولي شهرت شرق پير است

جلاد آرزوها اگر بسوزند و آتش شوند خاكستر نميشوند

مادر طبيعت انسان را بنده نزاده است

دنياي هر دلي در آرزوي سعادتي است

داستان هر آزادي را با خونها نوشته اند

مادر طبيعت انسان را بنده نزاده است.

تاريكي زشت رو از روز ازل دشمن من است

هر خاكي عشقي و هر ملتي نامي دارد

شهرت خودم را با تمام كاينات عوض نميكنم

منم فرزند آفتاب پوش ديار آتش ها

هر خاكي عشقي مخصوص خود و هر ملتي نامي دارد

آن چوبه هاي دار چيست، بگو چه كساني را به آنها ميآويزند؟

صداي حق وطنم را بازيچه پنداشته اي؟

بايست، آگاه باش، در هر دلي شير آگاهي است

كه پنجه توانايش گلويت را خواهد فشرد

نداي حق وطنم را بازيچه ميپنداري؟

جلاد بگو ببينم تو نسل فدائيان را بر مياندازي؟

خوني كه مانند گرگ ميخوري خون صاف ملت من است

زمان ميرسد، صداي پايش را ميشنوم

روح قيام شهيدان گلويت را خواهد فشرد

خوني كه مانند گرگ ميخوري خون صاف ملت من است

تاريخ را ورق بزن و از من شرم كن

مادرم تومريس مگر سر كيخسرو را نبريد؟

تاج گل كوراوغلو و ستارخان بر سر من است

مادرم تومريس مگر سر كيخسرو را نبريد؟